مرگ پایان زندگی نیست. حداقل یکتاپرستان از پیامبران الهی آموختند که مرگ سرآغاز یک زندگی جاودانه و چون تولدی دوباره است. پس چرا ما از مرگ هراس داریم؟ عزراییل فرشتهای است از فرشتگان الهی، چون جبرییل و میکاییل و هر یک را وظیفهای مقرر شده از سوی خداوند خالق هستی.
ضربالمثلی است که میگوید: بیش از طول عمر، عمق آن اهمیت دارد. خوب مردن و به سرای خاموشان سفر کردن، سعادتی است که نصیب هر انسانی نمیشود. انسانهای خوشبخت آنهایی هستند که مرگشان جمع کثیری را گریان میکند و برای آمرزش ایشان، بسیاری خدا را مخاطب خود قرار میدهند و خداوند که رحمان و رحیم است و هیچ لذتی برای او از بخشش و عفو بندگانش مطلوبتر و جذابتر نیست. پس خوشا به حال آنها که پس از مرگشان انسانهای بسیاری هستند که برای ایشان فاتحهای بخوانند و طلب آمرزش کنند. راستی چه بسیار از دوستان، آشنایان و همکارانی که میشناختیمشان و اکنون دیگر در بین ما نیستند. قبل از ادامه این مطلب بد نیست برای همه بزرگترها و چشمانتظارانی که دستانشان از دنیا کوتاه است، فاتحهای بخوانیم. به نام خداوند بخشنده مهربان. خداوند رحمان و رحیم.
ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است. خداوندی که بخشنده و بخشایشگر است... خداوندی که مالک روز جزاست.
پروردگارا، تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم. ما را به راه راست هدایت کن. کسانی که آنان را مشمول نعمت خود ساختی، نه کسانی که بر آنان غضب کردهای و نه گمراهان...
به نام خداوند بخشنده مهربان
بگو: خداوند، یکتا و یگانه است.خداوندی است که همه نیازمندان قصد او میکنند. هرگز نزاد و زاده نشده. برای او هیچ گاه شبیه و مانندی نبوده است.
ادامه...
زندگینامه:
متولد 19/5/1353 در یک خانواده 5 نفره در تهران به دنیا آمده است. اصل و ریشه خانوادگی اش به شمال ایران و به شهر لاهیجان بر می گردد.در دوران کودکی به واسطه شغل پدرش در شهرهای مختلف زندگی کرده و تجربیات زیادی را بدست آورده است. با شروع جنگ و اعزام پدرش برای محافظت مرزهای ایران و خلیج همیشگی فارس به بوشهر رفته با پایان جنگ به تهران باز می گردد. پس از قبولی در دانشگاه آزاد در لاهیجان برای تحصیل رشته مهندسی معدن به آنجا بر می گردد و از همانجا با سینما آشنا می شود.
در سال 1373 با ورود به سینمای جوانان مرکز گیلان در اولین فیلمش با نام اعتراف ساخته مجید زیم خواه بازی می کند. پس از آن به استخدام آژانس دوستی و بعد از آژانس به سراغ جوانی مجید قاریزاده می رود و با مسعود جعفری جوزانی به بلوغ می رسد پس از آن به گروه ویژه مهرداد خوشبخت می پیوندد و گمگشته اش را با رامبد جوان پیدا می کند. وی همراه سیروس مقدم با دریایی ها سفر می کند و در سال 80 برای نجات دختری در قفس با قدرت الله صلح میرزایی همراه می شود پس از آن به دوئل با استاد بزرگوارش احمدرضا درویش می پردازد و با تارا و تب توت فرنگی سعید سهیلی و سربازهای جمعه کیمیایی کارش را به پایان می رساند. پس از سایه آفتاب ، نفس تازه می کند و در حال حاضر نیز با سامان مقدم برای سال آینده نفستو حبس کن را آماده می کند. برادر کوچکترش هم علاقه زیادی به این پرده نقره ای دارد و در 2 فیلم پسران مهتاب و شب برهنه سعید سهیلی بازی کرده است. دوئل که اکران شد نظر بسیاری نسبت به پژمان و بازی او عوض شد ، بسیاری اذعان داشتند که او جوان بااستعدادی است که تا کنون توانایی هایش را نادیده گرفته اند . اما در واقع بازغی پیش از دوئل این فرصت را نیافته بود که خودش را بشناسد و حضور سینمایی و تلویزیونی اش نتوانسته بود مورد توجه واقع شود و به نوعی می توان گفت که دوره های بازیگری او به پیش از دوئل تبدیل شده است. او وارد عرصه تبلیغات شد و چهرهاش برای تبلیغ نوعی چای بر روی بیلبورد ها رفت . اما این تجارت نا موفق تا به امروز او را از عرضه تبلیغات دور کرد. گروه ویژه مجموعه به سبک سریالهای امدادی خارجی بود که مورد استقبال قرار نگرفت ، اگر چه در مجموعه دریایی ها در همان سال توانست بیشتر خود و توانایی هایش را به نمایش بگذارد . دریایی ها عرصه ای نو در سریال سازی به کارگردانی سیروس مقدم بود که در آن بازغی خود را رویاروی بزرگانی چون حسن فتحی قرار داده بود. سال 81 سال خوبی برای بازغی به شمار می رفت . بازی همزمان دو کار مجال بیشتر برای خود نمایی این بازیگر به شمار می رفت . دختری در قفس با حضور او و مهناز افشار و کارگردانی قدرت ا.. صلح میرزایی آنطور که انتظار می رفت جلب مخاطب نمی کند، ولی دوئل فرصت بسیار مناسبی بود.
عکس های پژمان بازغی
خدمتکار منهتن کارگردان: واین وینگ - پخش: سونی پیکچرز - فیلمنامه: کوین واید (بر اساس داستانی نوشته جان هیوز) - مدیر فیلمبرداری: کارل والتر لیندنلاب - تدوین: کرگ مک کی - موسیقی: آلن سیلوستری - بازیگران: جنیفر لوپز، رالف فاینس، ناتاشا ریچاردسون، باب هاسکینز، استنلی تاچی - زمان: 105 دقیقه - تاریخ نمایش: 13 دسامبر 2002 |
خلاصه داستان:
ماریسا زن جوانی است که به همراه مادر و پسرش در شهر نیویورک زندگی و به عنوان خدمتکار در یک هتل پنج ستاره در منهتن کار می کند. یکروز هنگامیکه در هتل مشغول مرتب کردن اتاق یکی از مهمانان است با تشویق دوستش لباس پنج هزار دلاری او را می پوشد. در این شرایط یکی از مهمانان هتل که سناتور مشهور و خوش قیافه ای به اسم کریستوفر مارشال است او را دیده و فکر می کند که او یکی از مهمانان هتل است. کریس بلافاصله جذب زیبائی ماریسا شده و ماریسا نیز که نمی تواند واقعیت را به او بگوید با کریستوفر سرگرم صحبت می شود و رابطه شان را حفظ می کند. آنها به تدریج به یکدیگر علاقه مند می شوند و در کنار هم در یک مهمانی مجلل نیز شرکت می کنند. اما در ادامه کریس پی به واقعیت موضوع می برد. اکنون که هویت واقعی ماریسا برای کریس مشخص شده و در می یابد آنها متعلق به دو دنیای متفاوت هستند باید تصمیم بگیرد آیا هنوز با ماریا ارتباط داشته باشد یا نه...
یک گروه سینمایی در google تشکیل شده است که اخبار سینما نام دارد و آخرین اخبار سینمای جهان، زندگینامه سینما گران و شاهکارهای سینمایی را به پست الکترونیکی ارسال می کند. از ما خواسته که آن گروه را معرفی کنیم. بنابراین اگر مایل به عضویت در این گروه است اینجا را کلیک کنید. من هیچ مسئولیتی در قبال موضوعات قابل طرح در آن گروه اینترنتی نداریم و این مطلب فقط جنبه معرفی دارد.
نام اصلی: سیمین نام خانوادگی اصلی: معتمدآریا
مدرک تحصیلی: دیپلم دانشسرای هنر
تاریخ تولد: 1340
محل تولد: تهرانشروع فعالیت از سال 1352 با شرکت در کلاسهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و فعالیت در نمایشهای عروسکی.
فعالیت به عنوان عروسک گردان
شروع فعالیت در تلویزیون با عروسک گردانی مجموعه مدرسه موش ها در سال 1360.
شروع فعالیت در تئاتر با اجرای نمایش های عروسکی برای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان.
برنده لوح زرین بهترین بازیگر نقش دوم زن در هفتمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم برهوت (محمدعلی طالبی) در سال 1367.
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم زن در دهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم مسافران (بهرام بیضایی) در سال 1370.
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن در یازدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم یکبار برای همیشه (سیروس الوند) در سال 1371.
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن در دوازدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم همسر (سیروس الوند) در سال 1372...
زندگینامه:
معتمد آریا متولد سال ۱۳۴۰ در تهران، فارغالتحصیل بازیگری از دانشسرای هنر تهران است. با شرکت در کلاسهای موسیقی، نقاشی، فیلمسازی، تئاتر و تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، به اجرای نمایشهای عروسکی و تئاترهای کودکان در سراسر کشور پرداخت. همکاری با گروه تئاتر دانشجویان دانشکده هنرهای زیبا و با صدا و سیما در زمینه کارهای کودکان و تئاتر زنده و عروسکی از سوابق هنری اوست. شروع فعالیت از در تلویزیون با عروسک گردانی مجموعه مدرسه موشها در سال ۱۳۶۰ بود. او از سال ۶۴ بازیگری در سینما را با فیلم جدال آغاز کرد. از نقش آفرینیهای محبوب معتمد آریا باید به بازیهایش در کنار ایرج طهماسب و حمید جبلی اشاره کرد. این سه نفر با همکاری در چندین فیلم از جمله کلاه قرمزی و پسرخاله، کلاه قرمزی و سروناز، دختر شیرینی فروش و یکی بود و یکی نبود یکی از موفقترین گروههای هنری در سینمای ایران هستند.